غزلوارهی آخرت (به مناسبت شهادت ابوالقاسم عربگلو، تاریخ شهادت ۰۷ / ۰۲ / ۱۳۶۶)

میدانی که سفرت لباس دلتنگی بر ماندگان پوشانیده؟
میدانی غروب، بدون تو هر بار میهمانم میشود
و چتر سیاه اندوه میگسترد؟
میدانی چنگی خونین بر قلب خاطرههایم کشیدهای؟
میدانی پای رفتنم، آرزوی ماندنم را لگدمال کردهاست؟
میدانی چشمانم بر افق راه رفتهات، حتی پلک نمیزند؟
میدانی در آروزی یک فنجان چای در کنارت، عمر باختهام؟
من عکس روز رفتنت را پشت شیشهی جانم قفس کردهام
در اول تابستان عمرم برف سیاه دوری باریدهام
تو با لبخند رفتی
با گامی که از جبههی جنگ هرگز بر نگشت
من تابلوی خیابان شریعتی را که بدرقهات کرد
در آخر کوچهی زمین بر در خانهام نشان کردهام
من از جعبه شیرینی آن بدرقه کننده غصه را میچینم
با سرخی شهادتت رنگ شربت افسردگیام را میسازم
ابوالقاسم عربگلو صدایم را بشنو
۰۷ / ۰۲ / ۱۴۰۴ سیدمحمدمهدی حسینی(وفامهر)